ما ها چمونه
چند وقت پیش دیویدیهای سریال s.e.x and the city اومد دستم. واقعاً جالبه! چه قدر قشنگ و چه قدر حساب شده مسایل و مشکلاتی که توی روابط ممکنه بین آدمها پیش بیاد رو مطرح میکنه. در قالب داستانهای کوتاه، نیمه کمدی و با استفاده از کارکترهای واقعاً دوست داشتنی! کارشون معرکه است. توی این یکی دو هفته تمام وقتی رو که همیشه فیلم میدیدم فقط دارم این سریال رو میبینم. چند روز پیشها بود یهو نمیدونم کجام درد گرفت یاد خاطرات سریال جنجالی نرگس افتادم. من به شخصه تلویزیون نگاه نمیکنم. اما توی هر سوراخی رو که سرک میکشیدم نجوای عاشقانهٔ بهروز و اون یکی دختره رو یکی داشت واسه یکی دیگه تعریف میکرد. توی تاکسی رانندهٔ تاکسی نقد شخصی خودش رو واسه شخصیت شوکت میگفت. من هیچ وقت این سریال رو ندیدم. اما تقریباً تمام داستان رو میدونم و قیافهٔ شخصیتهاش رو هم میشناسم. از بس که مسئلهٔ مهمی بود تمام مملکت در موردش صحبت میکردند. یک شب با دوستام رفتیم پارک ملت کمی راه بریم دیدیم یک تلوزیون ۲۰۰ اینچ گذاشتند اونجا (البته از لحاظ تکنولوژی تلویزیون محسوب نمیشد، بیشتر یک پردهٔ نمایش بود اما خوب توی یک جعبه بود که توش آدمها تکون میخوردند و حرفهای چرت و پرت میزدند. پس میشه بهش گفت تلویزیون!) و نزدیک ۲۰۰ آدم نشسته بودند کف زمین و داشتند با علاقه دنبال میکردند که نرگس با چه ترفند و معجزهای میخواد مرغ عشقهای ساده دل (و البته جوان و کاملاً نپخته که بدون راهنماییهای بزرگترها حتماً حتماً سرشون به سنگ خواهد خورد!!!) را از چنگ دیو سیاه با نام شوکت نجات بده. هر قسمت سریال s.e.x and the city حدوداً ۲۰ دقیقه است. من توی ۲۰۰ ساعت از مجموع فیلمها و سریالهای داخلی که شدیداً مورد استقبال جامعه بوده نصف این ۲۰ دقیقه نکته، شادی، حرف برای گفتن، مسئلهٔ طرح شده و جذابیت نمیبینم. کاملاً برای صنعت تفریحات و سرگمی خودمون متأسفم.
دقت هم داشته باشی میبینی که مجبورم بین حروف سکس نقطه بذارم که فیلترهای قدرتمند و همیشه در صحنهٔ تشنه به خون وبسایتها یک وقت این دو وجب از خاک اینترنت رو که ما روش نشستیم ازمون نگیرند.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home