chapine weblog وبلاگ چپینه

چپینه

Tuesday, January 23, 2007

آخر الزمان

توی اخبار خوندم که دانشمندا ساعت آخرالزمان رو ۲ دقیقه کشیدند جلو. داستان از این قراره که سال ۱۹۴۷ میلادی جمعی از دانشمندها ساعتی رو به عنوان ساعت آخرالزمان نام می‌دند و می‌گند که وقتی عقربه‌های این ساعت به ۱۲ برسه، وقت نابودی بشر فرا می‌رسه. طی سالیان با اتفاقاتی که بشر رو به سمت نابودی پیش می‌بره، با اتفاق نظر دانشمندان عقربه‌های این ساعت رو جلو می‌برند و گاهی که (خدای نکرده!) اتفاقات خوبی می‌افته و امید به آیندهٔ بشر، درصدی افزایش پیدا می‌کنه، عقربه‌های این ساعت رو عقب می‌کشند. متولی این ساعت نمادین بولتن دانشمندان اتمی (BAS) هستند. تا این چند روز پیش‌ها این ساعت ۷ دقیقه به ۱۲ رو نشون می‌داد. یعنی ۷ قدم با آخرالزمان فاصله داشتیم. اما بعد از مناقشات خاورمیانه و چموشی‌گری‌های کرهٔ شمالی دانشمندها به این نتیجه رسیدند که «اگر بار گران بودیم و رفتیم» و عقربهٔ دقیقه شمار این ساعت رو ۲ دقیقه به آخر زمان نزدیک کردند. یعنی حالا ما فقط ۵ دقیقه با نابودی بشریت فاصله داریم. اول از همه باید بگم که جداُ ایدهٔ جالبی زدند. ما انسان‌ها فراموشکاریم و یادمون می‌ره که داریم چه کار می‌کنیم. واسه همین هر کاری می‌کنیم، فقط عاقبت همون کار رو می‌بینیم و به تأثیر تجمعی اتفاقات توجهی نداریم. مثل کسی که جنگلی رو نابود می‌کنه و فکر می‌کنه که فقط خودشه که داره جنگل رو نابود می‌کنه. نمی‌بینه که هزار نفر دیگه هم مثل خودش دارند در همون لحظه ۱۰۰۰ تا جنگل دیگه رو نابود می‌کنند و هر کدوم فکر می‌کنند که یک جنگل که چیزی نیست. اما سر جمع می‌بینی که ۱۰۰۰ تا جنگل نابود شد و دود هوا یا کاغذ جلد سی‌دی آهنگ‌های بریتنی اسپیرز شد. این ساعت نشون‌دهندهٔ آثار مخرب تجمعی تمام کوتاهی‌های بشر طی تاریخه. و من متأسفم، متأسفم که در حالی که من روی مبلم لم دادم و با کی‌برد بی‌سیمم دارم توی وبلاگم پست می‌دم و آهنگ‌ یانی گوش می‌دم، فقط ۵ دقیقه تا پایان زمان فرصت دارم. و این اصلا یک شوخی نیست. اگر فکر می‌کنی که داری به یه شوخی بی‌مزه نگاه می‌کنی، بهت پیشنهاد می‌دم این عکس‌ها رو نگاه کنی.


اوگاندا: یک پسر دچار سوء تغذییه شدید

4 ژوئن 1989 ، پکن چین

ویتنام جنوبی ، فوریه 1966: سربازان آمریکایی جسد یک ویت‌کنگ را روی زمین می‌کشند

سپتامبر 1965 ، ویتنام جنوبی: یک مادر و فرزندانش برای فرار از بمباران آمریکایی‌ها
از عرض رودخانه عبور می‌کنند.

ژوئن 1963 ، سایگون ، ویتنام جنوبی: یک بودائی در اعتراض به آزار و اذیت
پیروان مذاهب به وسیله دولت ویتنام جنوبی خودسوزی کرده است


عکس‌های از این دست زیاده. بشر شرمی حس نمی‌کنه از خیانتی که به خودش و به دنیا داره می‌کنه. کافیه دنبال این‌جور عکس‌ها بگردی تا بخشی (تنها بخشی) از فجایعی آشنا بشی که بشر بهش مفتخره. این‌ها و اون‌هایی که پیدا می‌کنی فقط اون‌هایی هستند که فرصت عکاسی پیدا شده. مشتی از خرواریه که ننگ خلقت رو شکل داده. ۵ قدم با روزی فاصله داریم که بشر در حالی که داره با آی‌پاد نانوی نقره‌ایش آهنگ‌های Pussy cat dolls گوش می‌کنه و سربلند و با افتخار پای بر جسد بی‌جان خودش گذاشته و فکر می‌کنه که (و چه احمقانه فکر می‌کنه) که پیروزمندترین پوستی و گوشتی جهان خلقته!
یادمه توی پستی در مورد genpet ها بحث سر این بود که انسان بهترین مخلوقاته. بشر بهترین مخلوقاته؟ من تا حالا هیچ ۲ کفتاری رو ندیدم که با هم این کارها رو کرده باشند. هیچ ۲ کلاغی رو ندیدم و هیچ ۲ لاشخوری رو ندیدم. من همین‌جا حساب خودم رو از بقیهٔ اشرف مخلوقات‌ها جدا می‌کنم. من اشرف مخلوقات نیستم! من هیچی نیستم! من ننگ خلقتم! حالم از خودم و هر کسی که شبیه منه به هم می‌خوره! از هر موجود ۲ پایی که فکر می‌کنه با پوشیدن لباس خودش رو از گزند سرما نجات داده، کاری که به عقل هیچ حیوونی نمی‌رسه، متنفرم!!! می‌گند که روز آخرالزمان اسرافیل بوقی می‌زنه. من بهتون قول می‌دم اون بوق از مصنوعات دست انسانه! می‌گند روز آخر الزمان کوه‌ها مثل پنبه زده شده به هوا می‌پاشند. بهتون قول می‌دم تسلیحات ساختهٔ دست بشره که قراره کوه‌ها رو مثل پنبه زده شده به هوا بپاشه! ماییم که داریم خودمون و باقی دنیا رو باهم به پایین می‌کشیم! این ماییم، اشرف مخلوقات!!!

0 Comments:

Post a Comment

<< Home