بغل کردن آزاد
امروز یک لینک جالب برام اومد. یک وبگاه بود که در مورد یک کمپین برای بغل کردن آزاد (Free Hug) ساخته شده بود. قضیه اینه که مردی استرالیایی برای مدتی تو لندن زندگی میکرده، به علت مشکلاتی که براش پیش میاد بر میگرده به سیدنی، زادبوم خودش. زمانی که توی ترمینال بوده میدیده که مردم برای استقبال از عزیزانشون اومدند و همدیگر رو بغل میگیرند. احساس میکنه که توی زادگاه خودش یک توریست غریبه، کسی رو نداره و چیزی هم نداره. این میشه که یک مقوا بر میداره و روش با ماژیک مینویسه Free Hug و میره وای میسته توی یک پیادهروی پر رفت و آمد. خودش میگه یک مدتی مردم من رو یک طوری نگاه میکردند، اما یک دفعه یک خانمی جلوش میایسته و میگه که امروز صبح سگش مرده و پارسال همین موقع دختر کوچکش مرده و خیلی غمگینه و احساس نیاز به یک آغوش میکنه. همدیگر رو بغل میکنند و بعد از چند لحظه آن خانم سرش رو بلند میکنه و لبخند به لب داشته. و این میشه که این کمپین راه میافته و سایتی میزنند و چند تا فیلم هم دارند.
خیلی جالبه، واقعا یک لحظههایی برای آدم پیش میاد که احتیاج داره یکی بغلش کنه و این افراد این نیاز آدمها رو درک کردند. احساس تنهاییای که این فرد داشته باعث شده که احساس تنهاییای که ممکنه گریبانگیر هر کسی بشه رو عمیقاً درک کنه و تصمیم گرفته که تلاششو برای نجات دادن یک نفر از این تنهایی بکنه. به نظر من کارش قابل تحسینه.
1 Comments:
سلام چپینه جان؛
خوشحالم با کامنتی که برام گذاشتی با وبلاگت آشنا شدم ;)
By Pendaar, at 8:12 PM
Post a Comment
<< Home